تعداد کل بازدید : 17415

  بازدید امروز : 2

  بازدید دیروز : 1

همه چیز از یک اداره

 
[ و از نوف بکالى روایت است که شبى امیر المؤمنین ( ع ) را دیدم از بستر خود برون آمده نگاهى به ستارگان انداخت و فرمود : نوف خفته‏اى یا دیده‏ات باز است ؟ گفتم دیده‏ام باز است . فرمود : ] نوف خوشا آنان که دل از این جهان گسستند و بدان جهان بستند . آنان مردمى‏اند که زمین را گستردنى خود گرفته‏اند و خاک آن را بستر . و آب آن را طیب . قرآن را به جانشان بسته دارند و دعا را ورد زبان . چون مسیح دنیا را از خود دور ساخته‏اند و نگاهى بدان نینداخته . نوف داود ( ع ) در چنین ساعت از شب برون شد و گفت این ساعتى است که بنده‏اى در آن دعا نکند جز که از او پذیرفته شود ، مگر آن که باج ستاند ، یا گزارش کار مردمان را به حاکم رساند ، یا خدمتگزار داروغه باشد ، یا عرطبه طنبور نوازد ، یا دارنده کوبه باشد و آن طبل است . [ و گفته‏اند عرطبه ، طبل است و کوبه ، طنبور . ] [نهج البلاغه]
 
نویسنده: یکی نه زیاد مثل بقیه! ::: سه شنبه 88/2/8::: ساعت 3:15 عصر

سلام.

این روزها آقای رییس روزهای بدی رو می گذرونن! و بالطبع وقتی رییس مجموعه ناخوش احوال باشه، مجموعه هم بالاخره بی نصیب نمی مونه. به خصوص این که ناخوش احوالی رییس به علت مشکلات و مسایل اداره ست.

متاسفانه ایشون بیش از حد به حرف های همه اهمیت می دن! منظورم این نیست که باید بی اهمیت باشن؛ اما بالاخره ایشون چند ماهی بیشتر نیست که ریاست اداره رو به عهده دارن و حالا مونده تا دوست و دشمن رو بشناسن و بدونن در پشت حرف ها و حرکات هرکس چه غرض یا مرضی نهفته ست!

یک اخلاق خوب یا شاید بد ایشون اینه که دوست ندارند کمترین حرفی در مورد کوچک ترین و کم اهمیت ترین موضوع اداره از زبان کسی شنیده بشه. خب در اداره ها هم که این، یک موضوع عادیه و بعضی از کارمندها اگر حرف نزنند و شکایت یا خدای نکرده غیبت نکنند که روزشون شب نمی شه!!! اما ایشون بسیار به این موضوعی که نمی شه در برابرش ایستاد بسیار حساس شدن. به طوری که با شنیدن کوچک ترین حرف و حدیثی روششون در اون زمینه تغییر می کنه.

به نظرم یکی از آفات بزرگ مدیریت همین نوع نگاه و رفتار باشه.

دعا کنین بتونم در این زمینه باهاشون صحبت کرده و قانعشون کنم. ان شاءالله.